برچسبرائول ونه‌گم

پیش‌پاافتاده‌های بنیادی،بند ۱۷

آن‌چه ما مدعی‌ هستیم در انحصارِ خود داریم نه هوشمندی و فراست بلکه کاربردِ آن است. موضع‌گیری ما راه‌بُردی است، ما در مرکزِ هر گونه ستیزه‌ای قرار داریم. توانِ ضربتیِ ما امرِکیفی است. اگر کسی این نشریه را به این دلیل که سخت عصبانی‌‌اش کرده به فاضلاب بیندازد، این عمل‌اش بسیار بارورتر است تا این‌‌که نشریه را بخواند، آن‌را نصفه‌نیمه بفهمد و از ما رساله‌ای تفصیلی بخواهد که به یاریِ آن بتواند به خودش...

همبستگی بدون مرز

تأملی درباره‌ی پذیرشِ مهاجران Solidarité sans frontière Réflexion sur l’accueil des migrants موضوعی که با آن مواجه‌ایم از راه رسیدنِ انبوه‌وار مردمانی است که از چنگال عفریتِ روزمره‌ی جنگ و منازعاتِ مافیایی  که ژئوپولیتیکِ شرکت‌های چندملیتی عاملِ نگهدارنده‌ی آن در همه‌جاست می‌گریزند. پدیده‌ی امواجِ مهاجرت به‌واقع بخشی از سیاستِ آشفتگی‌ و هرج‌ومرجی است که بر اثر الزاماتِ سرمایه‌داریِ...

پیش‌پاافتاده‌های بنیادی،بند ۱۶

روابطِ انسانی که درگذشته در استعلای ربّانی ( به عبارت دیگر: در تمامیتی با کلاهِ مقدسات بر سر) حل‌شده بودند همین‌که امرِ مقدسْ نقشِ کاتالیزوری خود را از دست داد ته‌نشین ‌گشته و به رسوباتی سفت تبدیل شدند. مادیتِ این روابط آشکار گردید و، در حالی که قوانینِ دمدمی‌مزاجِ اقتصاد جانشینِ مشیتِ خدایی می‌شد، از زیرِ قدرتِ خدایان قدرتِ آدمیان هویدا ‌گشت.

برخه و برخی

در یکی از زیرنویس‌های ترجمه‌ی جامعه‌ی نمایش نوشته بودم:
« در این متن واژه‌ها از منطقِ اشتقاقِ ساختارمندی پیروی می‌کنند که همگونیِ شکیلی به کاربردِ مشتقاتِ فعلی می‌بخشد. این امکان را زبانِ کنونیِ فارسی به ما نمی‌دهد.

گداری در میان ترجمه

با خواندن پانزدهمین بند از پیش‌پاافتاده‌های بنیادی، نیمی از این متن را، که شامل سی بند است، خوانده‌اید. گمان می‌کنم بی‌فایده نباشد در میانه‌ی این رود خروشان به خوانندگانِ این متن راه‌نشانه‌هایی پیش‌نهاد کنم، نکته‌هایی که شاید بتوانند همچون جاپاهایی محکمْ کارکردِ گداری را داشته باشند بر این سیاله‌ی سرکشی که بی‌دقت و بی‌گدار نمی‌توان به ژرفا و گستره‌اش پی برد.

پیش‌پاافتاده‌های بنیادی،بند ۱۵

۱۵
میدانِ نبرد شناخته‌شده است. و آن تدارک دیدنِ پیکار است پیش از آن‌که  جماعِ سیاسیِ پاتافیزیسینِ[۱] برخوردار از تمامیتِ بدون تکنیک‌اش و سیبرنتیسینِ[۲] مجهز به تکنیکِ فاقدِ تمامیت‌اش با خطبه‌ی شرعی به عقدِ قانونی‌شان تبدیل شود.

پیش‌پاافتاده‌های بنیادی، بند ۱۴

۱۴
انقلاب‌های بورژوایی با حمله‌ی مستقیم به سازمانِ اسطوره‌ای ظواهر، به‌رغمِ قصدشان با نقطه‌ی عصبیِ حساسِ نه فقط قدرتِ وحدت‌مند بلکه همچنین قدرتِ سلسله‌مراتبی به هر شکلِ آن، درافتادند. آیا این اشتباهِ اجتناب‌ناپذیر می‌تواند توضیح‌دهنده‌ی عقده‌ی گنهکاری‌ای باشد که یکی از خصائلِ چیره‌ی روحِ بورژوایی است؟ به‌هرحال در یک چیز جای تردید نیست، و آن این است که این اشتباهی اجتناب‌ناپذیر بوده است.

پیش‌پاافتاده‌های بنیادی، بند ۱۳

معترضه‌ای از مترجم: به سیزدهمین بندِ این متن رسیده‌ایم. ناگهان به یاد شعری از ژرار دو نروال افتاده‌ام: « سیزدهمین باز می‌آید، که همان اولین است و همیشه یکی است». گرچه آن‌جا سخن از عشق است و این‌جا، روی دیگرِ عشق: انقلاب. انقلابِ زندگی، زندگیِ راستین که وارونه‌شده است. رائول ونه‌گم این متن را در شماره‌های ۷ و ۸ انترناسیونال سیتواسیونیست به سال ۱۹۶۲منتشر کرده است. یعنی تقریباً ۵۳ سال پیش. ۱۳۴۱ به...

پیش‌پاافتاده‌های بنیادی، بندهای ۱۰ ، ۱۱، ۱۲

  ۱۰ قربانی‌گری و ایثارِ دارا و ندار شالوده‌ی مفهومِ بخت و قسمتِ همگانی است؛ به عبارت دیگر، مضمونِ وضعِ بشر برپایه‌ی تصویری آرمانی و دردناک تعریف می‌شود که تلاشی است برای حل کردنِ تقابلِ نافروکاستنی میانِ ایثارِ اسطوره‌ای گروه نخست و زندگی ایثارگرانه‌ی گروه دوم. کارکردی که اسطوره برعًهده دارد وحدت‌بخشیدن و جاودانه ساختنِ دیالکتیکِ « زندگی‌خواهی» و قطبِ متضادِ آن به صورتِ توالیِ آناتِ[۱]  ایستا...

بایگانی

برچسب‌ها