نام بعضی نفرات، رزقِ روحم شده است، وقت هر دلتنگی، سويشان دارم دست، جرئتم می‌بخشد، روشنم می‌دارد. میل به اشتراک و تقسیمِ شیفتگی‌ها که همیشه برای من انگیزه‌ی نوشتن و ترجمه بوده حالا مشوقِ من در ایجاد این وب‌سایت شده است. تا از نفراتی که رزقِ روح من شده‌اند بگویم. اگر سرنوشت‌ها و تقویم‌های مقّدر و جبریِ انسان را تاکنون بت‌هایی رقم زده‌اند که حاکم بر زنده‌مانیِ او بوده‌اند، سرنوشت و تقویمِ خودخواسته و خودساخته‌ی انسان را اما زندگانیِ واقعی او رقم می‌زند. از سویی، زنده‌مانی و بقا، جبرِ مقدر، توالیِ مکانیکی و کمّی ِ واحدهای زمانی در افقی از تکرارِ و سپری‌شدنِ یک‌نواخت. از سویی دیگر، توزیع و تبدیلِ این آحادِ زمانی به لحظه‌های کیفی و آفریدنِ موقعیت‌ها در زندگی روزمره. تبدیل‌سرشتِ تقدیرِ تحمیلی و زمانِ ازخودبیگانه به سرنوشت و زمانِ خودآفریده، به کودکیِ زمان یا زمانِ کودکی. بازی کردن با زمان، بازی کردنِ زندگی. اما این زمان‌مندیِ انسان درعین‌حال به مکان‌مندیِ او آمیخته است. مجموع این دو بُعد چیزی را رقم می‌زند که من آن را «دهکده»ی ذهنیتِ خود می‌نامم. این وب‌سایت بازتابی از حال‌وهوای این دهکده و «هم‌ولایتی»های اندیشگیِ من است.

آخرین مطالب

مردمانِ جهان، یک سعیِ دیگر!

رائول ونه‌گم

جهان از پایه تغییر می‌کند تکانه‌ی کوروناویروس فقط اجرای حکمی است که اقتصادی توتالیتر و بنیان‌یافته بر بهره‌کشی از انسان و از طبیعت، علیه خودش اعلام کرده بود. جهانِ کهنه ازکارافتاده است و فرومی‌ریزد. جهانِ نو، مستأصل و مبهوت از تلِ خرابی‌ها، جرأتِ روبیدن‌شان را ندارد؛ ترس‌اش بر عزم‌اش می‌چربد و هنوز قادر نیست شجاعت کودکی را بازیابد که شیوه‌ی راه‌رفتن می‌آموزد. انگار مردم چنان از دیرباز فغان از...

کووید ــ ۱۹ : آغاز قرن بیست و یکم

تاریخ‌شناسان اغلب بر این نظرند که  قرن بیستم از سال ۱۹۱۴ آغاز می‌شود. بی‌تردید در آینده گفته خواهد شد که قرن بیست‌ویکم در سال ۲۰۲۰ همراه با ورود ویروسِ SARS-CoV-2 آغاز شده است. به‌یقین گستره‌ی سناریوهای آینده بسیار گشوده است؛ اما تسلسلِ رویدادهای ناشی از شیوع کوروناویروس، به صورت فیلمی با دورِ تند، پیشاپیش طعمِ فاجعه‌هایی را به ما می‌چشاند که مسلماً در جهانی دچار تشنج و مواجه با پیامدهای...

پژواکی از مارسل مورو

در این چند روزی که آمیزه‌ای از کوفتِ کورونا و کلبی‌مسلکیِ دولت مافیایی در بی‌اعتنایی به وضعیت وخیمِ خانه‌های سالمندان، تنِ مارسل مورو را در قعر عفن خود خاموش کرده است، شراره‌های ذهن و زبانِ شاعرانه و عاشقانه‌ی او هر لحظه در اعماق وجودم روشن‌تر می‌شود. مثل همیشه، خواندن صفحاتی از هر کتاب او، در من اثری از شفا و گرما می‌آفریند، و آتش میل به ترجمه‌ی متن‌های دیگری از او را در من شعله‌ورتر می‌کند. اما...

ویروسِ ترس

کووید ـ ۱۹ حامل ویروس دیگری هم هست، و آن ویروسِ ترس است که دارد به‌سرعت در سرتاسر جهان پخش می‌شود. باید از خود پرسید که پس از پایان‌گرفتنِ این اپیدمی، پیامدهای سیاسی و اجتماعیِ این ویروس ترس چه خواهد بود. هیچ شکی نیست که برای متوقف‌کردنِ شیوع یک ویروسِ بسیار مسری، حصرِ خانگیِ مردم تدبیر مؤثری است، به‌ویژه در زمانه‌ای که تماس‌ آدم‌ها با یکدیگر به صورت سیاله‌ای جهانی‌شده‌ درآمده است. هیچ اعتراضی به...

پیام رائول ونه‌گم به مارسل مورو

مارسل، سلامِ زندگی برتو که هرگز از بزرگداشت‌اش بازنایستادی و معاف‌ات می‌دارد از فاتحه‌خوانی‌هایی که لگام‌گسیختگیِ سود با شتابی سهمگین در همه‌جا می‌گسترد. غمِ رفتنِ اجباری‌ات به لهیب خشم آمیخته است. این خشم  نیز شیوع می‌یابد و من بی‌صبرانه چشم به راهم تا این اراذلِ آدم‌کش را به سکوت فروکشاند و از مقابل چشم‌مان بروبد، اراذلی که سفاهت و لودگی‌شان نیز دیگر ننگینی‌شان را نمی‌پوشاند. این‌که تو را به...

مارسل مورو ؟

همین دو روز پیش، دوست نازنینی از سواحل خلیج در پیامی صوتی از من خواسته بود تا باز از و درباره‌ی مارسل مورو بنویسم. می‌دانم که همین اندک متن‌هایی که از او به فارسی منتشر کرده‌ام به دل خوانندگانی نشسته است. این را به خود مارسل هم گفته بودم و نسخه‌ای از نشریه‌ای فارسی در سواحل خزر را به او داده بودم ، که ترجمه‌ی مرا از متنی از او همراه با عکس‌اش بازنشر کرده بود. مارسل، که شیفته‌ی رسم حروف بود و...

بحران کوروناویروس یک بحران اکولوژیکی است

سرژ موران، زیست‌بوم‌شناس (اِکولوگ) حوزه‌ی سلامت، در مصاحبه‌ای با روزنامه‌ی لیبراسیون، ۲۶ مارس ۲۰۱۰، بر پیوند میان تخریبِ تنوعِ زیست، دام‌پروری فشرده و انفجارِ بیماری‌های عفونی تأکید ورزیده و خواستار تغییر اضطراریِ الگوی کشاورزی برای اجتناب از بحران‌های بهداشتی جدید شده است. او مدیر پژوهشی در مرکز ملی پژوهش‌های علمی و نیز در سازمان پژوهش‌های کشت‌شناسی برای توسعه، است و همچنین در دانشکده‌ی پژشکی...

تک‌گوییِ ویروس

دو روز پیش، متنی را خواندم که دوستم فردی گومز گرداننده‌ی سایتِ Acontretemps ( که پیش‌تر او و متن‌هایی از او را معرفی کرده بودم) ، متنی برگرفته از سایت Lundimatin  را در سایت خودش بازنشر کرده بود. اصولاً از آن‌جایی که مطالب و متن‌های سایتِ لندی‌مَتَن به خاطر برخی گرایش‌های پست‌مدرنیستی در آن منسجم و یکدست نیست ( خوب و بد کنار هم منتشر می‌شود) بازنشر بعضی از آن‌ها توسط فردی گومز برای من به...

کورونا ویروس ـ نوشته‌ی رائول ونه‌گم

پس از سه ماه وقفه و تعویق، در این نخستین روز سال نو، فعالیت این وب‌سایت را از سر می‌گیرم. با سپاس از دوستانی که در این مدت از سرِ مهر، نگران و جویای احوال من و دلایل این وقفه شدند، در باره‌ی عللِ این تعویق در فرصت‌های بعدی خواهم نوشت. فعلاً رویارویی با سیمای دیگری از همان هیولای دیرینه‌ی زندگی‌کُش، پرداختن به مسئله‌ی کورونا ویروس را به دغدغه‌ی روزمره‌ی ما تبدیل کرده است. سعی می‌کنم متن‌هایی را در...

ترجمه‌ی زیسته‌ها

۱- دوریان آستور، یکی از نیچه‌شناسان فرانسوی، در مصاحبه‌ای از جمله به این دو پرسش پاسخ گفته است:   پرسش: نیچه پیش از هرچیز فیلولوگ بود. او چه برداشتی از زبان داشت و به‌خصوص در باره‌ی کار ترجمه چه فکر می‌کرد؟ مسأله‌ی ترجمه برای نیچه مهم بود، او به‌خصوص در سال‌های تحصیلی‌اش وقتی روی متون کهن کار می‌کرد، یعنی نوشته‌هایی به یک زبان مرده و اغلب همراه با نقص و از قلم‌افتادگی‌های مهم، دشواری‌های...

بایگانی

برچسب‌ها