نام بعضی نفرات، رزقِ روحم شده است، وقت هر دلتنگی، سويشان دارم دست، جرئتم می‌بخشد، روشنم می‌دارد. میل به اشتراک و تقسیمِ شیفتگی‌ها که همیشه برای من انگیزه‌ی نوشتن و ترجمه بوده حالا مشوقِ من در ایجاد این وب‌سایت شده است. تا از نفراتی که رزقِ روح من شده‌اند بگویم. اگر سرنوشت‌ها و تقویم‌های مقّدر و جبریِ انسان را تاکنون بت‌هایی رقم زده‌اند که حاکم بر زنده‌مانیِ او بوده‌اند، سرنوشت و تقویمِ خودخواسته و خودساخته‌ی انسان را اما زندگانیِ واقعی او رقم می‌زند. از سویی، زنده‌مانی و بقا، جبرِ مقدر، توالیِ مکانیکی و کمّی ِ واحدهای زمانی در افقی از تکرارِ و سپری‌شدنِ یک‌نواخت. از سویی دیگر، توزیع و تبدیلِ این آحادِ زمانی به لحظه‌های کیفی و آفریدنِ موقعیت‌ها در زندگی روزمره. تبدیل‌سرشتِ تقدیرِ تحمیلی و زمانِ ازخودبیگانه به سرنوشت و زمانِ خودآفریده، به کودکیِ زمان یا زمانِ کودکی. بازی کردن با زمان، بازی کردنِ زندگی. اما این زمان‌مندیِ انسان درعین‌حال به مکان‌مندیِ او آمیخته است. مجموع این دو بُعد چیزی را رقم می‌زند که من آن را «دهکده»ی ذهنیتِ خود می‌نامم. این وب‌سایت بازتابی از حال‌وهوای این دهکده و «هم‌ولایتی»های اندیشگیِ من است.

آخرین مطالب

الاهیات سرمایه

در مقاله‌ی پیشین، ضمن اشاره به دینِ سرمایه از چند متنِ نسبتاً کلاسیک در این زمینه نام بردم اما فراموش کردم به جدیدترین اثری که در این باره به زبان فرانسوی منتشر شده اشاره کنم. بنابراین متن زیر را می‌توان تکمله‌ای بر آن مقاله دانست. الاهیاتِ سرمایه، نام کتابی است از ادوارد ژوردَن Edouard Jourdain ( نشرِ PUF، ژانویه ۲۰۲۱). نویسنده که تز دکترایش در علوم سیاسی در باره‌ی آثار و آرای پی‌یر ـ ژوزِف...

اندیشیدن به لحظه‌ی کنونی

نزدیک یک ماه پیش، یکی از دوستان خواننده‌ی این وب‌سایت در نامه‌ای شخصی به من نوشته بود: « […] موضوعی که چند هفته است ذهن‌ام را مشغول کرده مسئله‌ی واکسن کرونا است. چند وقت است که هرچه کنکاش و تلاش می‌کنم دربار‌ه‌ی واکسن‌های کرونا تحقیقی کنم چنان به مطالب ضد و نقیض برمی‌خورم که تصمیم‌گیری و موضع‌گیری برایم سخت و ناپایدار می‌شود. من در زبان فارسی به مطلب قانع‌کننده‌ای برنخوردم. البته به این...

خوانش ناعقلانیِ زندگی

در یکی از شب‌های سال ۱۸۸۶، مالارمه تحت تأثیرِ حرکاتِ رقصِ اِلنا کورنالبا[1] اشکال این رقص را استعاره‌ و ایجازی به‌صورت یک «نوشتار تنانه» می‌داند در بیان چیزی که نگارشِ آن به نثرِ مکالمه‌ای یا توصیفی به پاراگراف‌های بسیار نیاز دارد، و سپس آن را « شعری فارغ از هر گونه ابزارِ یک کاتب» می‌نامد. گاهی در نوشته‌هایم  کلمه‌ی sidération را به کار برده‌ام در توصیف حالتی شبیه به صاعقه‌زدگی‌ که انسان را...

سفر برای زندگی

ارتش زاپاتیستی آزادیبخش ملی سفر برای زندگی: به دنبال چه هستیم؟ژوئن ۲۰۲۱ قبل از هرچیز باید یک نکته را یادآور شویم: اغلب اوقات، وقتی از واژه “زاپاتیست‌ها” [مذکر] استفاده می‌کنیم، منظورمان مردان نیستند، بلکه مقصودْ خلق های زاپاتیست است؛ و هنگامی که “زاپاتیستها” [مونث] را استفاده می‌کنیم، زنان را توصیف نمی‌کنیم،بلکه قصد‌مان اشاره به همبودهای زاپاتیستی‌ست. بنابراین شما در کلام...

«تهاجمِ زاپاتیستی» آغاز می‌شود!

خبر شش ماه پیش اعلام شده بود، و حالا وقت‌اش رسیده. سفر زاپاتیست‌ها به سوی اروپا آغاز شد. « فتحِ معکوس» به راه افتاد. وقتی در ۵ اکتبر ۲۰۲۰، زاپاتیست‌ها اعلامیه‌شان « کوهی در دریای آزاد»[1] را منتشر کردند، همه از اعلام خبرِ سفر EZLN (ارتش ملی آزدی‌بخش زاپاتیستی) در سطح پنج قاره، با اولین مقصدش اروپا، غافل‌گیر شدند. باید گفت که، هر چند زاپاتیست‌ها از نظر روحیه‌ی ابتکاری چه در چیاپاس و چه در مقیاس...

مقاله‌ی روزنامه‌ی لوموند در باره‌ی درگذشت مارک تومسن

درگذشت مارک تومسن، لیبرتر و ناشر، مصححِ سابق در روزنامه‌ی لوموند نوشته‌ی: لوسین ژِدوَب منتشرشده در روزنامه‌ی لوموند، به‌تاریخ ۱۴ ژوئن ۲۰۲۱ مارک تومسن، لیبرتر و ناشر، مصحح سابق در روزنامه‌ی لوموند، در ۸ ژوئن امسال در سن ۷۰ سالگی بر اثر یک سقوط تصادفی در شهر خانیا در جزیره‌ی کرِت درگذشت. این سانحه‌‌ی مرگبار در نزدیکی مکان معروف اشغال‌شده‌ی Rosa Nera (گُل سیاه) رخ داد که پس از تخلیه‌ی این ساختمان در...

خوشامد به زاپاتیست‌ها – رائول ونه‌گم

توضیحی در باره‌ی این متن: دیروز ۱۵ ژوئن زادروزِ دوستِ ما مارک تومسن بود، که چند روزی پیش از این تاریخ در خانیا درگذشت. پیش از این واقعه‌ی دردناک مطلع شدم که رائول ونه‌گم قصد دارد هم پیام تبریکی برای روز تولد مارک به او بنویسد و هم متنی با عنوان خوشامد به زاپاتیست‌ها را به صورت عمومی منتشر کند. بی‌تردید مارک جزو اولین کسانی می‌بود که شادمانه این متن را در وبلاگ‌اش، راه جاگوار، که از اصلی‌ترین...

Hommages à notre compagnon Marc Tomsin

Cher Marc, Tu n’as jamais fait partie, tu ne feras jamais partie des morts-vivants qui perpétuent la longue agonie du vieux monde. C’est pourquoi je m’adresse à toi au nom de cette vivacité qui ne t’a jamais quitté et qui continuera d’être présente parmi nous. Car légataires des insurgées et des insurgés du passé, nous jetons les bases d’une véritable internationale du genre humain. Choisir le...

درود و بدرود مارک تومسن

فردا، دوست ما مارک، در خانیا در جزیره‌ی کرت به خاک سپرده خواهد شد.در این باره خواهم نوشت، فعلاًاز میان پیام‌هایی که در این مراسم خوانده خواهد شد ترجمه‌ی فارسی دو پیام را منتشر می‌کنم. مارک عزیز، تو هیچ‌گاه از شمارِ مردگانِ متحرکی که احتضارِ طویلِ جهانِ کهنه را استمرار می‌بخشند نبودی و نخواهی بود. از همین‌رو من تو را به اسمِ همان زنده‌دلی‌ و نشاطی خطاب می‌کنم که هرگز ترک‌ات نکرد و حضورش در میانِ...

بایگانی

برچسب‌ها