به لطف اطلاعدهی یکی از دوستان خواننده متوجه شدم که در مقالهی «موقعیتسازی از و در زمان انقلابی»، پس از مقدمه، متن مورد نظر در دسترس نیست. در اینجا متن کامل را با عنوان اصلی آن از نو منتشر میکنم.
به لطف اطلاعدهی یکی از دوستان خواننده متوجه شدم که در مقالهی «موقعیتسازی از و در زمان انقلابی»، پس از مقدمه، متن مورد نظر در دسترس نیست. در اینجا متن کامل را با عنوان اصلی آن از نو منتشر میکنم.
دریــافت فایـــل پیدیاف به مهری، و نگهبان و مهر”بان”ِ او، به همکُنارانِ جان، به “خنز”های خلیج، به خاراشکنانِ همسفرِ زندگیام در زمستانِ شگرفِ امسال … گاهی در نوشتههایم این جملهی شارل ژوزف دولینی را میآورم، که رائول ونهگم نیز در برخی از متنهایش آن را نقل میکند: در زمستان به نیروی بهار پیش میروم. در اوایل بهار ۲۰۱۶، در حاشیهی ترجمهام از متنی...
در آغاز راهاندازی این وبسایت، از دهکدهی اندیشگی خود و همولایتیها یا همدهکدهایهایی که نامشان رزق روح من است یاد کرده بودم و از میل و انگیزهام به تقسیم و اشتراکیکردنِ این رزق. یا اگر زندگی را سفری بدانیم، میخواستهام با الهام از همسفران خود بگویم. من هم راهی این سفر سوار اتوبوسی شده بودم که کسانی در ایستگاههای قبل سرنشین آن شده بودند و میدانستم یا مشتاق بودم که کسان دیگری در...
به یاد دارم که زمانی در ترجمهی کلمهی digression درنگی کردم و نوشتم: این کلمه در اخترشناسی به معنای دوری و فاصلهی ظاهری سیارات از خورشید بوده، در زبان و ادبیات به معنی دورشدن از موضوع یا رشتهی اصلیِ حرفی یا نوشتهای و پرداختن به موضوعی دیگر است. در این معنی واژهنامههای فارسی معادلهایی چون استطراد، گریز، انحراف، حاشیهخوانی، طفره، دوریگزینی، از این شاخه به آن شاخه پریدن، حاشیهپردازی،...