زرتشتِ نیچه، کتابی است که پییر اِبرـ سوفرَن، Pierre Héber-Suffrin استاد فلسفه و نویسندهی چندین اثر فلسفی بهویژه دربارهی نیچه، در سال ۱۹۸۸ در انتشارات puf در فرانسه به چاپ رسانده است. ( نویسنده این شرح و تفسیر را اکنون به صورت مجموعهای چهارجلدی همراه با ترجمهی جدیدی از چنین گفت زرتشت نیچه، تکمیل و منتشر کرده است.)
ترجمهی فارسیِ این کتاب، با نام زردتشتِ نیچه، شرحی بر پیشگفتارِ چنین گفت زرتشت، نخستینبار در سال ۱۳۷۶ در انتشاراتِ فکر روز در تهران به چاپ رسید و سپس بعد از چاپِ دوم نایاب شد.
اینک با امکانِ چاپِ تازهای از این اثر در انتشاراتِ بازتابنگار، فرصتِ بازبینی و ویراستِ شستهرفتهتری نیز فراهم گردیده است.
روشِ پژوهش و دیدگاهِ تحلیلی نویسنده در این اثر تدوینِ نوعی «کتاب راهنما» برای خواندن و فهمیدنِ آثارِ نیچه است که ستون و ساقهی اصلیِ آن چنین گفت زرتشت است. اما درک و دریافتِ همین کتاب نیز، چنان که پییر اِ بِر سوفرَن در این تحلیل نشان میدهد، مشروطِ به درکِ درستِ پیشگفتارِ آن است.
در پشتِ جلدِ کتاب در چاپِ فرانسوی این توضیح نوشته شده:
« از همهی کتابهای نیچه، چنین گفت زرتشت احتمالاً مهمترین و یقیناً معروفترینِ آنهاست. حتا بیش از معروف، کتابی تقریباً مردمی است: هر کسی آن را خوانده، یا دستکم، مرور کرده است.
اما همان شکلِ شاعرانهی این اثر، که همه را فریفته میسازد، گیجکننده است و بیشتر وقتها خواننده از مرزِ این برخوردِ نخست فراتر نمیرود. از چنین مطالعهای که هنوز به پایان نرسیده کنار گذاشته میشود، در بهترین حالت، جز چند گزینگویهی “خوشساخت” چیزی به یاد نمیماند؛ گزینگویههایی که به تنهایی و جدا از بافتِ اصلی چه بسا بدترین تعابیرِ نادرست را نیز برانگیزد.
پس چنین گفت زردتشت، کتابی که همزمان اینهمه جذاب و گمراهکننده است، چه معنایی دارد؟ چرا گفتارش هنوز به ما مربوط میشود؟ روشن کردنِ این نکتهها هدفِ جستارِ حاضر است که کلیدهایی را که نیچه در پیشگفتارِ زرتشت برای خواندنِ این اثر و کلِ آثارش در اختیار ما میگذارد، خاطرنشان میسازد.»
سرانجام این که: زبانِ و اندیشهی چند پهلوی نیچه، ترجمههای اغلب نادرست و نارسا از آثارش به فارسی، و فضای مساعدِ کنونی برای تحریف و بدفهمیده شدن نیچه، انگیزهی ترجمهی حاضر و کوششهای دیگر من در این زمینه همچون ادای سهمی در سالمتر ساختن امکانِ فهمِ آثار نیچه در میان فارسیزبانان است.
ب.ص