دستهعصر آفرینندگان

عصرِ آفرینندگان، بخش دوم

شورِ آفریدن بذری است که نه زندگی بلکه زندگیِ انسانی از آن می‌روید. من هنوز ناامید نشده‌ام از این‌که فورمولِ « هیچ کاری به قدرِ آفریدنِ جهانی که ما را از بندِ کار برهاند ارزش ندارد » مسیرش را در ذهن و تنِ معاصرانم ادامه دهد. این فورمول هنوز فوایدی دارد، خاصه از هنگامی که توتالیتاریسمِ مالی با لوح‌زدایی از ارزش‌های قدیم آن‌ها را با تیغه‌ی تراشندی سوداگری بورسْ از درون تهی‌ساخته و بقایای هر کارِ...

عصرِ آفرینندگان،رائول ونه‌گم

در حاشیه‌ی مقاله‌های قبلی‌ام درباره‌ی هنر و فراگذری از آن، نوشته بودم که در تکمیل و توضیحِ این مبحث، و به‌خصوص نقدِ بینشِ توما ژانتی در پژوهشی که ارائه داده، لازم می‌دانم که دیدگاه و تحلیلِ رائول ونه‌گم را در این‌باره معرفی کنم. اینک انتشارِ بخش‌هایی از عصر آفرینندگان، نوشته‌ی رائول ونه‌گم را، آغاز می‌کنم.

بایگانی

برچسب‌ها