دستهرائول ونه‌گم

الغای صیادخویی و از نو انسانی‌شدن

رائول ونه‌گم

رائول ونه‌گم الغای صیادخویی و طعمه‌جویی از نو انسانی‌شدن فراخوان به آفرینشِ جهانیِ جمع‌های مبارز برای ایجاد یک زندگی انسانیِ آزاد و اصیل ما انسان را به شرمساریِ انسانیت تبدیل کرده‌ایم. از دورترین زمان‌ها تا به امروز، هیچ جامعه‌ای به نقطه‌ی بی‌شرفی و رذالتی که یک تمدنِ زراعی ـ کالایی گواهِ آن است، و طی ده هزار سال کمالِ تمدن محسوب شده، نرسیده بوده است. قابل انکار نیست که ما، همچون بخشی از گستره‌ی...

گریزی به تئاتر

به یاد دارم که زمانی در ترجمه‌ی کلمه‌ی digression درنگی کردم و نوشتم: این کلمه در اخترشناسی به معنای دوری و فاصله‌ی ظاهری سیارات از خورشید بوده، در زبان و ادبیات به معنی دورشدن از موضوع یا رشته‌ی اصلیِ حرفی یا نوشته‌ای و پرداختن به موضوعی دیگر است. در این معنی واژه‌نامه‌های فارسی معادل‌هایی چون استطراد، گریز، انحراف، حاشیه‌خوانی، طفره، دوری‌گزینی، از این شاخه به آن شاخه پریدن، حاشیه‌پردازی،...

کارد به استخوان رسیده ـ زندگی و زمین را آزاد سازیم ـ از رائول ونه‌گم

رائول ونه‌گم گاهی در پاسخ به کسانی که از او به خاطر تکراری بودنِ موضوع متن‌هایش ایراد گرفته‌اند، گفته است تا وقتی واقعیتِ ضدانسانی بر جامعه تغییر نکرده نقد من نیز از ریشه‌ها و عارضه‌های آن، وَرتاها یا واریاسیونی‌هایی از همان حرف همیشگی‌ است که تکرار می‌کنم!  ارجاع‌های مکررِ من نیز به نوشته‌های گذشته‌ام به دلیل استمرارِ واقعیت‌های اجتماعی و مسائلی است که با آن‌ها مواجه‌ام و رویکرد من در...

آگاهی کاذب بخش یکم

در یاداشت قبلی، میان‌بُری ناگزیر مرا به این نتیجه‌گیری رساند که پرداختن به معنا و مفهوم آگاهی کاذب، بنا بر رویکردِ ژوزف گابل، در این وضعیت ضرورتی بیش از پیش یافته است. آن‌چه از حالا و شاید طی  چند بخش منتشر خواهم کرد پی‌گیری همین طرح است. ابرام در بازاندیشی به مسأله‌ی آگاهی کاذب برخاسته از بافتار ویژه‌ای است که از آغاز جنبش زن زندگی آزادی در ایران، و سپس مصادف‌شدن‌اش با جنبش اجتماعی جاری در...

فراز و نشیب‌های زیستن و گفتن

از تاریخ انتشار آخرین مقاله و مقوله در این سایت سه ماه و اندی می‌گذرد. یک فصل وقفه و انفصال. آخرین سطر آن نوشته، بازگشت به زندگی، این بود: زندگی حرف آخری ندارد. یا هیچ حرفِ زندگی حرف آخرش نیست. در عمر هفت ـ هشت ساله‌ی این وب‌سایت، این اولین وقفه و تعلیق نیست. و من هر بار کوشیده‌ام تا به علل «خصوصی و فردی» این تعلیق و وقفه‌ها به قدر کافی به طور ریشه‌ای بپردازم تااز این طریق ابعاد همگانی و...

بازگشت به زندگی ـ متن کامل

۱. زندگی یک ابژه نیست ما هیچ‌گاه چیزی جز مردن نیاموخته‌ایم، اینک زمانِ آن فرارسیده که زندگی‌کردن بیاموزیم.در گسست‌گاهِ دو تمدن به‌سرمی‌بریم. جهان کهنه فرومی‌ریزد و ناپدیدشدن‌اش به تأخیر افتاده است، جهان نو سربرآورده و چیره‌شدن‌اش به تأخیر افتاده است.موج‌ضربه‌ای که سیاره را به تلاطم انداخته، هستی‌مان را تکان می‌دهد و ریشه‌ی آن را چنان پدیدار می‌سازد که ازاین‌پس هیچ ایده‌ئولوژی‌یی قدرتِ پوشاندن‌اش...

بازگشت به زندگی ـ بخش دوم

۲. اعتراضِ ازخودبیگانه دیری است که ما درگیرِ پیکاری بی‌امان علیه بهره‌کشی از طبیعتِ زمینی و طبیعتِ انسانی شده‌ایم. ضربه‌هایی که پرولتاریا بر سرمایه‌داری وارد ساخت مرحله‌ای ویژه از تاریخِ ما را رقم زد که هنوز زیرِ شوکِ انقلاب révolution و افشاشدن révélation ی بود که توتالیتاریسم سلطنتی را به پایان رسانده بود. آگاهی پرولتریِ مسلح موفق نشد به سیطره‌ی سرمایه‌دارانه پایان دهد اما ــ از کمون پاریس تا...

هدیه‌ای نوروزی ـ بازگشت به زندگی

در این مدتی که درگیرِ مسائلی دل‌آزار مرتبط با نحوه‌ی چاپ و انتشارِ پیش‌پاافتادها بودم، پیام‌های همدلانه‌ی دوستان و گفت‌وشنود با آنان، چه نوشتاری و چه شنیداری، براستی حسِ دل‌نوازِ بهره‌مندی از پیوند و پشتی‌بانی را، درکیفیتی ناب، به من چشاند. این طعمِ نیروبخشِ اعتماد بهترین پادزهرِ پدیده‌ای است که به فرانسوی abus de confiance ، اجحاف به اعتماد، یا خیانت در امانت، نامیده می‌شود. برای اطمینان‌دادن به...

پیش‌پاافتاده‌های بنیادی، متن کامل

به دنبال چاپ و پخشِ اخیر کتاب پیش‌پاافتاده‌های بنیادی توسط فرهنگ‌نشرنو در تهران، پس از ملاحظه‌ی  نقایص و معایب این چاپ، ( درج متنی اشتباه در پشت‌جلد، اصلاح نامرغوب این اشتباه، ناهمخوانی صفحات کتاب چاپ‌شده با متنِ بازبینی‌شده‌ی نهایی از سوی من و بنابراین دشواری تصحیحِ غلط‌ها و بریدگی‌ها توسط خوانندگان بر اساس غلط‌نامه‌ی ارائه‌شده از سوی مترجم، )؛ و نیز مشاهده‌ی متن‌هایی مبتذل در معرفی این اثر...

بایگانی

برچسب‌ها