نام بعضی نفرات، رزقِ روحم شده است، وقت هر دلتنگی، سويشان دارم دست، جرئتم می‌بخشد، روشنم می‌دارد. میل به اشتراک و تقسیمِ شیفتگی‌ها که همیشه برای من انگیزه‌ی نوشتن و ترجمه بوده حالا مشوقِ من در ایجاد این وب‌سایت شده است. تا از نفراتی که رزقِ روح من شده‌اند بگویم. اگر سرنوشت‌ها و تقویم‌های مقّدر و جبریِ انسان را تاکنون بت‌هایی رقم زده‌اند که حاکم بر زنده‌مانیِ او بوده‌اند، سرنوشت و تقویمِ خودخواسته و خودساخته‌ی انسان را اما زندگانیِ واقعی او رقم می‌زند. از سویی، زنده‌مانی و بقا، جبرِ مقدر، توالیِ مکانیکی و کمّی ِ واحدهای زمانی در افقی از تکرارِ و سپری‌شدنِ یک‌نواخت. از سویی دیگر، توزیع و تبدیلِ این آحادِ زمانی به لحظه‌های کیفی و آفریدنِ موقعیت‌ها در زندگی روزمره. تبدیل‌سرشتِ تقدیرِ تحمیلی و زمانِ ازخودبیگانه به سرنوشت و زمانِ خودآفریده، به کودکیِ زمان یا زمانِ کودکی. بازی کردن با زمان، بازی کردنِ زندگی. اما این زمان‌مندیِ انسان درعین‌حال به مکان‌مندیِ او آمیخته است. مجموع این دو بُعد چیزی را رقم می‌زند که من آن را «دهکده»ی ذهنیتِ خود می‌نامم. این وب‌سایت بازتابی از حال‌وهوای این دهکده و «هم‌ولایتی»های اندیشگیِ من است.

آخرین مطالب

مبارزه برای زندگی به شیوه‌ای از زندگی تبدیل‌شده است

نامه‌ی دریافت‌شده از شیلی به‌تاریخ ۱۴ نوامبر ۲۰۱۹ آخرین خبرهای شیلی به دستم رسیده است. دوست دارم این خبرها ترجمه و پخش شوند، توسط کسانی که آگاهی دارند از اهمیت خیزش جاری در شیلی برای جهان و به‌ویژه برای فرانسه ، جایی که مدت و رادیکالیته‌ی مقاومت در آن نمونه‌ی مهم دیگری از این گونه خیزش‌هاست. ( در ضمن به این نکته هم توجه خواهید کرد که جلیقه‌ی زرد در شیلی اونیفورمِ همکاران رژیم حاکم است. ماکرون...

باززاییِ انسانیت یگانه رشدی است که برای ما دلپذیر است. نوشته‌ی رائول ونه‌گم

رائول ونه‌گم

ضربه‌های پیاپیِ آزادی بر اژدهای هفت‌سرِ سرمایه‌داری، این هیولای خفه‌کننده‌ی آزادی، کانونِ اختلال‌های زلزله‌وار را پیوسته به نوسان می‌کشاند. سرزمین‌هایی که نظامِ سودجویی جهانی رُس‌شان را کشیده است دستخوش طغیانِ جنبش‌های شورش‌گرانه اند. و این امر آگاهی را وامی‌دارد  تا باشتاب امواجِ متوالیِ رویدادها را دنبال کند، و به زیروروشدن‌های دائم، که به‌طرزی منتاقض‌نما هم پیش‌بینی‌پذیر و هم...

ترجمه‌ای نمایشی از کتاب جامعه‌ی نمایش

(در این لحظه که می‌خواهم این متن را منتشر کنم، در یکمین سالگرد جنبش جلیقه‌زردها در فرانسه، اخباری از ایران می‌رسد که شاید باعث شود موضوع این مقاله در نگاه نخست بی‌ارتباط با اوضاع به نظر آید. اما در کنه مطلب چنین نیست و امواج در اعماق به‌هم می‌آمیزند.)   حدود یک ماه پیش یکی از دوستان در تماسی تلفنی از من پرسید که آیا خبر دارم ترجمه‌ی جدیدی از جامعه‌ی نمایش در ایران منتشر شده است؟ گفتم نه خبر...

نامه از شیلی

(معرفی این نامه از سوی سایت À contretemps ) این نامه از سوی دوستانی به دست ما رسیده که نظرِ صائب‌شان در این امر جلوه‌ می‌کند که بسیار سریع‌تر از عرصه‌ی بی در و پیکرِ کارشناسان نالایق پی بردند که جنبشی از نوع جنبش جلیقه‌زردها، که تعیین هویت‌اش چنین ناممکن و غیرحزبی بودن‌اش چنین آشکار است، می‌تواند چه اهمیتِ تاریخی‌یی برای فراموش‌شدگان همه‌جا و هیچ‌جا داشته باشد. در این چند روزی که تا جشن نخستین...

مقاومت دل و اندرونیِ روژآوا

جانب‌داری از زندگی یک جانب‌داری سیاسی است. ما نمی‌خواهیم جهانی را که در آن تضمین از گرسنگی نمردن با خطر مردن از ملال معاوضه می‌شود. ( رساله‌ی زندگی‌دانی، ۱۹۶۷) جانبداری‌ از زندگی‌ مطمئناً می‌تواند مرتكب‌ِ ‌خطاهايی‌ شود. حزبِ‌ مرگ‌، خواه‌ برخطا و خواه‌ محق‌ باشد، چيزی‌ جز بربريت‌ نمی‌شناسد. ( بین‌الملل نوع بشر، ۱۹۹۹) کلمه‌ی parti ( حزب) و عبارت فعلی prendre parti ( جانب‌داری) بارها و به‌صورت‌های...

جامعه‌شناسی بالینی

جامعه‌شناسیِ واقعاً علمی یک عمل اجتماعی است که بنابه منطق اجتماعی socio-logiquement نباید وجود داشته باشد. بهترین گواه این موضوع همین است که به محضی که علم اجتماعی به محصور ماندن در دوراهه‌ی  پیش‌بینی‌شده تن در نمی‌دهد موجودیت‌اش به خطر می‌افتد، یعنی یا به علمِ نابی که قادر است موضوع‌هایی فاقد اهمیت اجتماعی را به‌طور علمی تحلیل کند، یا به علم کاذبی که نظم مستقر را مواظبت و ساماندهی می‌کند...

پاز، پره، شبِ بی‌خوابی

بنژامن پره، نوای مکزیکی، طرح تامایو

برای انتشار اولین نوشته‌ام در این سامانه‌ی جدید وب‌سایت، متنی را برگزیدم که گویای تونالیته و چشم‌انداز کلی مطالب ارائه‌شده در این‌جا باشد، یعنی پژواکی از همامیزی و همریزگاهیِ شعر، عشق و رهایی. نزدیک به ده ماه پیش در مقاله‌ی “ اوکتاویو پاز از بنژامن پره می‌گوید”، پس از طرح نکته‌هایی در زمینه‌ی تردیدهایم در باره‌ی ترجمه‌ی عنوان شعری از پاز، بخش بلندی از آن را به فارسی برگرداندم و به...

پوست‌انداختن

این وب‌سایت پس از پنج سال فعالیت اکنون به پیشنهاد و یاریِ  دو تن از دوستان سامانه‌ی جدید و کامل‌تری می‌یابد و به‌اصطلاح پوست می‌اندازد. من هر از گاهی در منزلگاه‌هایی می‌ایستم تا نکته‌هایی در باره‌ی مسیر پیموده‌شده و راهِ پیشِ رو را با خوانندگان در میان بگذارم. یادداشت حاضر نیز در همین راستا و به همین مناسبت است. نخستین معرفی‌نامه‌ی این سایت را در ژانویه‌ی ۲۰۱۵ با عباراتی برگرفته از  شعر...

متن قیچی‌نشده‌ی مصاحبه‌ی رائول ونه‌گم با روزنامه‌ی لوموند، ۳۱ اوت ۲۰۱۹

یادداشت مترجم:
همان‌طور که در مقاله‌ی پیش نوشتم، مصاحبه‌ای که روزنامه‌ی لوموند در اوایل تابستان امسال با رائول ونه‌گم انجام داده بود، پس از دو ماه تعویق با قیچی کردن بخش‌های معناداری از آن، بدون اطلاع یا موافقت نویسنده، سرانجام به تاریخ ۳۱ اوت گذشته منتشر شد.
اکنون ترجمه‌ی فارسی این مصاحبه را، طبعاً به‌طور کامل و مصون از قیچیِ لوموند، در اختیار خوانندگان این وب‌سایت می‌گذارم.

بایگانی

برچسب‌ها