دستهرائول ونه‌گم

عصرِ آفرینندگان، بخش دوم

شورِ آفریدن بذری است که نه زندگی بلکه زندگیِ انسانی از آن می‌روید. من هنوز ناامید نشده‌ام از این‌که فورمولِ « هیچ کاری به قدرِ آفریدنِ جهانی که ما را از بندِ کار برهاند ارزش ندارد » مسیرش را در ذهن و تنِ معاصرانم ادامه دهد. این فورمول هنوز فوایدی دارد، خاصه از هنگامی که توتالیتاریسمِ مالی با لوح‌زدایی از ارزش‌های قدیم آن‌ها را با تیغه‌ی تراشندی سوداگری بورسْ از درون تهی‌ساخته و بقایای هر کارِ...

عصرِ آفرینندگان،رائول ونه‌گم

در حاشیه‌ی مقاله‌های قبلی‌ام درباره‌ی هنر و فراگذری از آن، نوشته بودم که در تکمیل و توضیحِ این مبحث، و به‌خصوص نقدِ بینشِ توما ژانتی در پژوهشی که ارائه داده، لازم می‌دانم که دیدگاه و تحلیلِ رائول ونه‌گم را در این‌باره معرفی کنم. اینک انتشارِ بخش‌هایی از عصر آفرینندگان، نوشته‌ی رائول ونه‌گم را، آغاز می‌کنم.

پیش‌پاافتاده‌های بنیادی، بندهای ۱۸ و ۱۹

۱۸ همه‌ی تعارض‌‌های[۱] حل‌نشده و پشت‌سرگذاشته‌‌نشده[۲] ضعیف می‌شوند. این تعارضات نمی‌توانند جز با محصور ماندن در اشکالِ قدیمیِ پشت‌سرگذاشته‌‌نشده تحول یابند ( برای مثال هنرِ ضدفرهنگی در نمایشِ فرهنگی ). هرگونه اُپوزیسیونِ[۳] رادیکالِ ناپیروزمند یا جزئاً پیروزمند ــ که نتیجه‌شان یکی است ــ کم‌کم با تبدیل‌شدن به اپوزیسیونی رفورمیستی[۴] می‌پژمرد. اُپوزیسیون‌های برخه‌ای [ جزئی‌وار] همچون دندانه‌های...

پیش‌پاافتاده‌های بنیادی،بند ۱۷

آن‌چه ما مدعی‌ هستیم در انحصارِ خود داریم نه هوشمندی و فراست بلکه کاربردِ آن است. موضع‌گیری ما راه‌بُردی است، ما در مرکزِ هر گونه ستیزه‌ای قرار داریم. توانِ ضربتیِ ما امرِکیفی است. اگر کسی این نشریه را به این دلیل که سخت عصبانی‌‌اش کرده به فاضلاب بیندازد، این عمل‌اش بسیار بارورتر است تا این‌‌که نشریه را بخواند، آن‌را نصفه‌نیمه بفهمد و از ما رساله‌ای تفصیلی بخواهد که به یاریِ آن بتواند به خودش...

بدون ما!

در ۱۶ نوامبر ۲۰۱۵ ، ژرژ دَلمانی، نماینده‌ی فدرالِ بلژیک در مصاحبه‌ای با رادیو فرانس کولتور از جمله می‌گوید:
« از وجودِ نوعی تسامح در محله‌ی مولن‌بِک در بروکسل صحبت به میان آمده است. بله به‌یقین چنین تسامحی وجود داشته است. اما از تسامح دولتی که از سال‌های ۱۹۷۰ در بلژیک در قبالِ عربستان سعودی وجود داشته کمتر سخن به میان آمده است.

خبر انتشار کتاب

  از هنگامی که، در اواسط زمستان پارسال، در باره‌ی تدارکِ انتشار کتاب جدیدی در نقد پست‌مدرنیسم اطلاع دادم، پیام‌هایی از سوی علاقمندان دریافت می‌کنم که جویای خبر در این باره اند. خوشحال‌ام که اکنون می‌توانم قطعی‌شدن برنامه‌ی انتشار این کتاب توسط نشر کلاغ در تهران، را به اطلاع خوانندگان برسانم. کتاب شامل ترجمه‌ی متن‌هایی است که فهرست آن‌ها از این قرار است: به عنوان پیش‌گفتار بهروز صفدری تئوریِ...

همبستگی بدون مرز

تأملی درباره‌ی پذیرشِ مهاجران Solidarité sans frontière Réflexion sur l’accueil des migrants موضوعی که با آن مواجه‌ایم از راه رسیدنِ انبوه‌وار مردمانی است که از چنگال عفریتِ روزمره‌ی جنگ و منازعاتِ مافیایی  که ژئوپولیتیکِ شرکت‌های چندملیتی عاملِ نگهدارنده‌ی آن در همه‌جاست می‌گریزند. پدیده‌ی امواجِ مهاجرت به‌واقع بخشی از سیاستِ آشفتگی‌ و هرج‌ومرجی است که بر اثر الزاماتِ سرمایه‌داریِ...

پیش‌پاافتاده‌های بنیادی،بند ۱۶

روابطِ انسانی که درگذشته در استعلای ربّانی ( به عبارت دیگر: در تمامیتی با کلاهِ مقدسات بر سر) حل‌شده بودند همین‌که امرِ مقدسْ نقشِ کاتالیزوری خود را از دست داد ته‌نشین ‌گشته و به رسوباتی سفت تبدیل شدند. مادیتِ این روابط آشکار گردید و، در حالی که قوانینِ دمدمی‌مزاجِ اقتصاد جانشینِ مشیتِ خدایی می‌شد، از زیرِ قدرتِ خدایان قدرتِ آدمیان هویدا ‌گشت.

پیش‌پاافتاده‌های بنیادی،بند ۱۵

۱۵
میدانِ نبرد شناخته‌شده است. و آن تدارک دیدنِ پیکار است پیش از آن‌که  جماعِ سیاسیِ پاتافیزیسینِ[۱] برخوردار از تمامیتِ بدون تکنیک‌اش و سیبرنتیسینِ[۲] مجهز به تکنیکِ فاقدِ تمامیت‌اش با خطبه‌ی شرعی به عقدِ قانونی‌شان تبدیل شود.

بایگانی

برچسب‌ها