دستهاعلامیه حقوق موجود انسانی

اعلاميه‌ی حقوقِ موجودِ انسانی ـ ماده‌ی یکم: هر انسانى حق دارد انسانی شود و بخواهد با او به همین سان رفتار شود

۵
حقوق
ماده‌ی یکم
هر انسانى حق دارد انسانی شود و بخواهد با او به همین سان رفتار شود
۱ـ ارزشِ انسان نه به تولدِ او، نه به قدرتِ او، نه به دارایی اوست. انسانیت‌اش یگانه ارزشِ او را می‌سازد. انسانیت کیفیتى است که همه‌ی کیفیت‌های دیگر از آن سرچشمه می‌گیرند.

اعلاميه‌ی حقوقِ موجودِ انسانی، بخش چهارم: از حقوق بدون وظایف تا آفرینشِ یک سبکِ زندگی

۴ از حقوق بدون وظایف تا آفرینشِ یک سبکِ زندگی ۱- «برای متوقف‌ساختنِ ویرانگری‌های استبداد تدوین یک اعلامیه‌ی حقوق الزامی است.» بَرناو Barnave با چنین توجیهى بر ضرورتِ اعلامیه‌ی ۲۶ اوت ۱۷۸۹، برآن بود تا شهروندان را علیه جباریتِ اشراف مسلح سازد، علیه طبقه‌ی انگلی‌یى که درآمدش را از اقتصادى زراعی کسب می‌کرد، اقتصادی که بی‌تحرکی‌اش سدِ راهِ فرایندِ توسعه‌ی تجارت و صنعت بود. از درست و به‌جابودن‌ سخنِ...

اعلاميه‌ی حقوقِ موجودِ انسانی، بخش سوم

۳
حقوقِ کسب‌شده‌یى وجود ندارد، جز حقوقى که باید فتح کرد حقوقِ دیگرى نیست
۱- بهترین نیت‌ها هیچ‌گاه، در شرایطى که خلاف‌شان عمل می‌کرده، جز نتایجی مغایر با ابتدایی‌ترین اصول‌شان به بار نیاورده‌اند. مبارزه علیه جباریت‌ها با گشاده‌دستی‌یى که لیبرالیسم پایمال‌اش کرده بر اومانیسم [انسان‌دوستی] اتکا کرده است.

اعلامیه‌ی حقوقِ موجود انسانی، بخش دوم: آزادی‌های کالایی پیش‌طرح و نافی آزادی‌های انسانی است

  آزادی‌های کالایی پیش‌طرح و نافی آزادی‌های انسانی است ۱- سرمایه‌داری زمانى به صرافت افتاد تا در اختراع‌گری فنی، که آزمندی‌اش آن را می‌طلبید، ابزارهایی بس کامل‌تر و فرمان‌بردارتر از برده‌های مزدبگیرش بیابد. آزادی‌یى که سرمایه‌داری به رعیتِ اینک پرولترشده اعطا می‌کند طبقِ قراردادى است که مقرر می‌دارد این آزادی مشروط به آن است که پیش ‌از هر چیز در خدمتِ کاردانی و مهارتِ مکانیکی صَرف شود (اصلاً در...

اعلامیه‌ی حقوقِ موجودِ انسانی ، بخش ۱: نقدِ اعلامیه‌ی حقوقِ بشر

۱ نقدِ اعلامیه‌ی حقوقِ بشر ۱- تاریخِ آزادی‌های داده‌شده به انسان، تا به امروز، یکدم از خلط‌شدن با تاریخِ آزادی‌هایی که انسان به اقتصاد واگذارده، نگسسته است. الف) جای شگفتی، برانگیختگی یا برآشفتگی نیست که آزادی‌های اعطاشده به انسان‌ها از ایشان سلب شود، و با تهی‌شدن از معناشان یا نفی‌شدن‌شان براثر کاربردی که می‌یابند، این آزادی‌ها ، حتا در اصلِ امیدی که مایه‌ی پرورشِ آن‌هاست، به‌طورعام برای انسان...

پس از یک ماه

یک ماه از راه‌انداختنِ صفحه‌ی فیس‌بوک و حدود بیست روز از درست کردنِ سایت شخصی‌ام می‌گذرد. شرط‌بندیِ اولیه‌ی من روی امکانِ ارتباطِ آگاهی‌ها، و دل به دل راه‌داشتن‌ها، با دریافت پیام‌ها و پی‌بردن به علاقه‌ی خوانندگان به چنین متون و مطالبی، اکنون مرا به تداومِ این کار دلگرم‌تر کرده است. همان‌گونه که از نوع و تنوعِ همین چند متنِ تاکنون ارائه‌شده برمی‌آید، من در بندِ تعلق به هیچ ایسم و مسلکی نیستم...

بایگانی

برچسب‌ها