نقدی به ترجمه‌ی فارسی شعرهایی از پاز

music-spiral-jpg

در یادداشت‌های پیشینِ مربوط به اکتاویو پاز، اشاره کردم که من در آخرین ماه‌های دهه‌ی شصت، مقاله‌ای در نقد ترجمه‌ی چند شعر از اکتاویو پاز برای نشریه‌ی دنیای سخن فرستادم که یا به مقصد نرسید یا رسید و بختِ انتشار نیافت. آن شعرها را در دنیای سخن شماره ۳۵ ( آبان ۶۹ ) و آدینه شماره ۵۲ ( آذر ۶۹ ) خوانده بودم.

به‌رغم گذشتن ۲۷ سال از عمر این مقاله، و با وجود همه‌ی کمبودهایش، اکنون که دارم نوشته‌های قدیمی‌ام در ارتباط با اوکتاویو پاز را برای اولین بار منتشر می‌کنم، گمان می‌کنم همچنان می‌تواند برای علاقمندان به پاز و مترجمان آثارش نکته‌هایی خواندنی و مفید داشته باشد. دست‌کم این حُسن را دارد که با گذشتن از صافیِ آگاهی و سنجشِ خوانندگان امروز و نسل جدید مترجمان مورد ارزیابی جدیدی قرار می‌گیرد.

می‌ماند یادآوری این نکته‌: مترجمان این اشعار، صفدر تقی‌زاده و احمد میرعلایی، برای همه‌ی ما دوستاران شعر و کتاب به زبان فارسی ارج و منزلتی نازدودنی دارند. من در زمان نگارش این مقاله در ۲۷ سال پیش، همراه با ابراز مکررِ احترام خودم به آن‌ها ممکن است گاهی لحنی رُک و پوست‌کنده به کار برده باشم که زمینه‌اش صرفاً احساس نزدیکی با آن‌ها،  در تناسب با تعلق‌خاطرهای همسان دست‌کم در مورد گزینشِ اشعار پاز برای ترجمه، و خلاصه مخاطب قراردادن‌ آن‌ها در جایگاه همکاران و همخواهانی حی و حاضر بوده است. به هنگام اسکن گرفتن از این نسخه‌ی خطی، بارها چهره و یاد احمد میرعلایی در ذهنم زنده شد. زنده‌یاد نامیدن او برای من صرفاً فورمولی از سرِ تعارف نیست. باشد تا سایه‌ی منحوسِ داس‌هایی که وجود پرپارش را از درختِ فرهنگ‌آفرینی ما قطع کردند برای همیشه از سرِ ما و این سرزمین مغموم برداشته شود.

نقدی به ترجمه‌ی شعرهایی از پاز

 

افزودن دیدگاه

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

بایگانی

برچسب‌ها