دستهکوروناویروس

مانیفست توطئه‌باوری ـ فصل ۱، بخش سوم

۳. روشنایی‌های هراس‌افکنی شالوده‌های حالِ حاضر، در اصل، کودکانه است.برای آن‌که بتوانیم آن‌ها را کاملاً در اختیار داشته باشیم کافی است آن‌چه را ازپیش می‌دانیم فراموش نکنیم، و منتظر نباشیم که اعتراف‌های حاکمان  درک‌ودریافت‌های حسی ما را مجاز بداند.هر نیازی به دلیل و گواه نیازی بی‌پایان است که جبراً برآورده‌ناشدنی است. همیشه دلیلِ دلیل [گواهِ گواه] کم می‌آید، و این کمبود تمامی ندارد. این...

مانیفست توطئه‌باوری، فصل ۱، بخش دوم

۲. تبانی مثله‌شدگان البته، هراس‌افکنی هم برای خود وجهه‌ای دارد.قدرت از هاله‌ای  برخوردار است که هیپتوتیزم می‌کند.هر میرزا قشمشمِ تازه از راه‌رسیده‌ای، هنوز از کمیسیونِ آتالی[1] ــ که به ریاست‌اش  منصوب شده ــ  بیرون نیامده به سیمای ابوالهول درمی‌آید و سست‌مایگی‌اش نشانه‌ی استادی او وانمود می‌شود. خودِ استالین هم، که عکس‌اش روی جلد مجله‌ی تایم ۱۹۳۹ چاپ می‌شود، دیگر آن بچه‌ی با پاهای انگشت‌پرده‌ای...

صدا و سیماهای مافیاییِ حاکم بر جهان در دوران کورونا

در مقاله‌ی پیشین دو متن را به عنوان نمونه‌ای از رویکردِ صادقانه‌ی کسانی آوردم که پس از اعتماد نسبی اولیه به تدابیر بهداشتی دولتی، به‌خصوص واکسیناسیون، به نقدِ پیامدهای مخربِ چنین تدابیری روی آورده‌اند. اکنون نمونه‌ای از رویکرد کسانی می‌آورم که، همچون خودِ من، از ابتدا به  اداره‌ی سیاسی ـ بهداشتیِ حقنه و تحمیل‌شده از سوی حکومت‌ها بر مردمان هیچ اعتمادی نداشته‌اند. لوران موکیه‌لی Laurent...

هوشیعانا فایزر و شرکا!

چند ماه ماه پیش در مقاله‌ای با عنوان اندیشیدن به لحظه‌ی کنونی  در باره‌ی جنبه‌هایی از بحران بهداشتی جاری در جهان و موضوع واکسیناسیون در برابر شیوع کورونا نکته‌هایی نوشتم. از آن پس هر بار که هجوم سیل‌آسای آن‌چه «خبر» نامیده می‌شود ذهنم را اشغال کرده، وسوسه‌ی نوشتن در برابر استیلای این همه هذیان بر جهان برایم به تلواسه‌ای تبدیل شده، آمیزه‌ای از نگرانی، اندوه و بی‌تابی. همزمان میل چیره‌شدن بر...

خوانش ناعقلانیِ زندگی

در یکی از شب‌های سال ۱۸۸۶، مالارمه تحت تأثیرِ حرکاتِ رقصِ اِلنا کورنالبا[1] اشکال این رقص را استعاره‌ و ایجازی به‌صورت یک «نوشتار تنانه» می‌داند در بیان چیزی که نگارشِ آن به نثرِ مکالمه‌ای یا توصیفی به پاراگراف‌های بسیار نیاز دارد، و سپس آن را « شعری فارغ از هر گونه ابزارِ یک کاتب» می‌نامد. گاهی در نوشته‌هایم  کلمه‌ی sidération را به کار برده‌ام در توصیف حالتی شبیه به صاعقه‌زدگی‌ که انسان را...

پیوندگستری ـ ۱- کرشمه‌ی زندگی

از آخرین متنی که در این سایت منتشر کرده‌ام تا امروز تقریباً یک فصل فاصله افتاده و حالا در این اولین روز بهار و آغاز سالِ نوِ دیگری به تقویم فلاتِ ما، بر خلاف هوای برفی دیروز، آفتابی دست‌ودل‌باز چند لته ابر ریش‌ریش را به بازی گرفته است تا این «کرشمه‌ی صبح» رشته‌ی دراز بیم و امیدهایم را در نسیم خود تاب دهد و برقصاند. معنی اصلیِ کرشمه، ناز و دلربایی است، و شبیه کلماتی دیگر  چون دلاویز و دلکش،...

رائول ونه‌گم: بازگشت به پایه ـ بندهای ۵ تا ۱۳

برای آن‌که خوانندگان خواستار را زیاد منتظر نگذارم، ترجمه‌ی این متن را به‌تدریج قسمت می‌کنم. در ادامه‌ی چهار بندی که در مقاله‌ی پیش آمد، اینک چند بند بعدی این متن را می‌خوانید. ۵ علیه فقیرسازیِ زندگی «از امروز کام بیابید که فردا بدتر خواهد بود» کاراترین شعارِ مصرف‌گرایانه‌ی سرمایه‌داری بوده است. اما از این‌پس دیگر کاربردی برایش ندارد زیرا ما را در برابر عملِ انجام‌شده می‌گذارد. حکمی که اکنون صادر...

تأملاتی در باره‌ی زمانه‌ی جاری

از اکتبر سال ۲۰۱۸ ، آغاز جنبش جلیقه‌زردها در فرانسه، تا ماه‌های میان آخر سال ۲۰۱۹ و اوائل ۲۰۲۰، در بسیاری از نقاط سیاره‌ی ما موج‌هایی خروشنده از شورش و سرتافتگی اجتماعی، به اشکال گوناگون، علیه وضع موجود، علیه حاکمیت سرمایه و منطقِ زندگی‌کُشِ آن، جاری شده بود. نشانه‌های متعددی در اظهارات ارباب بی‌مروت دنیا در نهادهای گوناگون قدرتِ استثماری، حاکی از نگرانی و هراس آن‌ها از تقویت و گسترش این امواج...

مردمانِ جهان، یک سعیِ دیگر!

رائول ونه‌گم

جهان از پایه تغییر می‌کند تکانه‌ی کوروناویروس فقط اجرای حکمی است که اقتصادی توتالیتر و بنیان‌یافته بر بهره‌کشی از انسان و از طبیعت، علیه خودش اعلام کرده بود. جهانِ کهنه ازکارافتاده است و فرومی‌ریزد. جهانِ نو، مستأصل و مبهوت از تلِ خرابی‌ها، جرأتِ روبیدن‌شان را ندارد؛ ترس‌اش بر عزم‌اش می‌چربد و هنوز قادر نیست شجاعت کودکی را بازیابد که شیوه‌ی راه‌رفتن می‌آموزد. انگار مردم چنان از دیرباز فغان از...

بایگانی

برچسب‌ها