فراخوان زاپاتیست‌ها در باره‌ی جنگ در اوکراین

دو روز پیش مطلع شدم که گروهی در تلاش برای راه‌انداختن شبکه‌ای هستند به منظور ادای سهم در ایجاد پویشی اجتماعی با هدف مبارزه علیه جنگ و مافیاهای اسلحه‌سازی. در این راستا متن‌هایی نیز منتشر شده است، یکی در سایتی که به عنوان پلاتفورم این اقدام راه‌اندازی شده، و دیگری در سایت اینترنتی زاپاتیست‌ها:

the Transnational Social Strike Platform

a call by EZLN 

در این سایت دوم، متنی از سوی ارتش ملی آزادیبخشِ زاپاتیستی، به چندین زبان، از جمله فارسی، منتشر شده است. هنوز از ترجمه‌ی فرانسوی این متن خبری نیست، و این فقدان جای خالی دوستِ ازدست‌رفته‌ام، مارک تومسن، را برای من محسوس‌تر و غم‌انگیرتر می‌کند، زیرا او رابط و واسط امین ما برای پیوند با جنبش زاپاتیست‌ها بود.

اما وجود نسخه‌ی فارسی این متن درجا به من دلگرمی و تسلا داد. هر چند خواندن این ترجمه بار دیگر آمیزه‌ای از تقدیر و تأسف در من برانگیخت: قدرشناسی از نفسِ این اقدام اما افسوس‌خوردن از کیفیت ترجمه، که همان تسامح و بی‌دقتی که پیش‌تر نیز به آن اشاره کرده بودم، در آن مشهود است. گرچه این متن یک متن فلسفی و پیچیده نیست، کافی است عادت‌های ذهنی و زبانی‌مان را کمی کنار بگذاریم و در انتخاب معادل‌ها و معنی‌کردنِ عبارت‌ها کمی حساس‌تر باشیم. به هرحال، من مترجم اسپانیایی به فارسی نیستم، اما برپایه‌ی نزدیکی زبان‌های لاتین‌تبار، و مراجعه به واژه‌نامه‌ها، این ترجمه را ویرایش، و در واقع از نو ترجمه کردم. اگر دوستان مبتکر آن ترجمه، متنِ ویراسته‌ی مرا بپذیرند و آن را بهتر از ترجمه‌ی قبلی خود بیابند خوشحال خواهم شد آن را جایگرین نسخه‌ی فارسی منتشر شده در سایت Enlace zapatista کنند[1].

بهروز صفدری
۶ مارس ۲۰۲۲

پس از نبرد منظره‌ای[2] در کار نخواهد بود

                                        در باره‌ی تهاجم ارتش روس به اوکراین
مارس ۲۰۲۲

خطاب به امضاءکنندگانِ «بیانیه برای زندگی»:
به پیوستگانِ ملی و بین‌المللیِ “ششمین بیانیه از جنگل لاکاندونا”:

زنان و مردانِ هم‌راه‌‌ و هم‌رزم:

می‌خواهیم در باره‌ی آن‌چه هم‌اکنون در جغرافیای موسوم به اروپا می‌گذرد بگوییم حرف‌مان چیست و چه فکر می‌کنیم:

نخست: پای نیرویی متعرض و متجاوز در میان است: ارتش روسیه. و نیز پای منافعِ کلان‌سرمایه‌، در هر دو طرف. اما آن‌هایی که اکنون بر اثر هذیان‌های یک‌طرف و محاسباتِ مکارانه‌ی طرفِ دیگر در رنج و عذاب‌اند، مردمان روسیه و اوکراین (و شاید به‌زودی مردمانِ جغرافیاهای دور و نزدیک دیگر) هستند. ما که زاپاتیست هستیم نه از این دولت یا آن دولت بلکه از کسانی پشتیبانی می‌کنیم که برای زندگی و علیه کلِ سیستم مبارزه می‌کنند.

به‌هنگام تهاجمِ چندملیتی به‌سرکردگیِ ارتش آمریکا به عراق (حدود ۱۹ سال پیش)، در سرتاسر جهان بسیاری علیه آن جنگ بسیج شدند. در آن‌ زمان هیچ آدم عاقلی فکر نمی‌کرد که مخالفت با تهاجم به معنی جانبداری از صدام حسین است. حالا هم موقعیتْ مشابه، هرچند نه همسان، با آن زمان است. زلنسکی نه، پوتین نه. جنگْ بس.

دوم:  حکومت‌های مختلف با حسابگری‌‌های اقتصادی جانبِ این یا آن طرف را گرفته‌اند. بی ‌آن که هیچ ارزش انسانی‌یی در آن‌ها باشد. برای این حکومت‌ها و «ایده‌ئولوگ»هاشان، مداخله‌ها ــ  تهاجم‌ها ــ تخریب‌ها خوب و بد دارند. آن‌هایی که خودی‌هاشان انجام می‌دهند خوب‌ و آن‌هایی که مخالفان‌شان مرتکب می‌شوند بد هستند. تحسینِ استدلال‌های جنایتکارانه‌ی پوتین برای توجیه تهاجم نظامی به اوکراین آن‌گاه که با همین کلمات برای توجیه تهاجم به مردمان دیگر در روندهایی ناخوشایندِ ‌کلان‌سرمایه‌ به کار می‌روند، به مویه‌سُرایی تبدیل می‌شوند.

به جغرافیاهای دیگر برای نجات‌دادن آن‌ها از «ستمِ نئونازی‌ها»، یا برای پایان‌دادن به کارِ «دولت‌‌های متکی به موادمخدر» همجوار حمله می‌کنند. با تکرار همین حرف‌های پوتین: «می‌خواهیم نازی‌زدایی کنیم» (یا معادل‌های دیگرش)، و با «دلیل و برهان‌»های روده‌درازانه در باره‌ی «خطراتی که مردم‌ را تهدید می‌کند». سپس، به قول همرزم‌های ما در روسیه «بمب‌های روسی، موشک‌ها، گلوله‌ها به سوی اوکراینی‌ها به پرواز در می‌آیند بی‌آن‌که از آن‌ها در باره‌ی نظرات سیاسی یا زبانی که با آن حرف می‌زنند چیزی بپرسند». اما «ملیت» یک طرف متفاوت از طرف دیگر می‌شود.

سوم: کلان‌سرمایه‌ها و حکومت‌های «غربی»شان به تماشا ــ و حتا تشدید ــ این وضع نشستند تا ببینند که چگونه هر دم خراب‌تر می‌شود. سپس با آغاز تهاجم، منتظر شدند تا ببینند آیا اوکراین مقاومت می‌کند، و از این یا آن نتیجه چه سودی عایدشان می‌شود. وقتی دیدند اوکراین مقاومت می‌کند شروع کردند به ارسال قبض‌های «کمک»ی که بعداً باید بازپرداخت شوند. پوتین تنها کسی نیست که از مقاومتِ اوکراین غافلگیر شده است.

برندگان این جنگ کنسرسیوم‌های اسلحه‌سازی و کلان‌سرمایه‌هایی هستند که فرصت را برای فتح‌کردن، ویران‌کردن و بازسازی‌کردنِ سرزمین‌ها غنیمت می‌شمرند، یعنی برای ایجاد بازارهای جدید برای کالاها، مصرف‌کنندگان و اشخاص.

چهارم: به جای مراجعه به آن‌چه رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعیِ دو طرف پخش می‌کنند ــ و هر دو طرف آن را به عنوان «اخبار و اطلاعات» معرفی می‌کنند ــ یا مراجعه به وفورِ ناگهانیِ «تجزیه و تحلیل‌»های ارائه‌شده از سوی کارشناسان ژئوپولیتیک و کسانی که برای پیمانِ ورشو و ناتو آهِ حسرت می‌کشند، تصمیم گرفتیم از کسانی  در اوکراین و روسیه پرس و جو کنیم که مثل خودِ ما درگیر مبارزه برای زندگی اند.

کمیسیون ششمِ زاپاتیستی پس از تلاش‌های پیاپی موفق شد با خویشاوندها‌مان که در جغرافیاهایی به نامِ روسیه و اوکراین درگیر مقاومت و شورش‌اند تماس بگیرد.

پنجم: خلاصه این که، خویشاوندهامان که پرچمِ @ libertaria [آزادی همگانی] را برافراشته‌اند، استوار ایستاده‌اند: آنانی که در دونباس در اوکراین در  مقاومت‌اند؛ آنانی که در روسیه خیابان‌ها را با شورش درمی‌نوردند و در مزارع‌اش کار می‌کنند. در روسیه کسانی به جرم مخالفت با جنگ بازداشت‌شده و مورد ضرب و شتم قرار گرفته‌اند. و در اوکراین نیز کسانی توسط ارتش روسیه به قتل رسیده‌اند.

آن‌چه اینان را با هم و با ما متحد می‌کند نه فقط گفتنِ یک نه‌‌ِ مطلق به جنگ بلکه همچنین امتناع از «هم‌صف‌شدن» با حکومت‌هایی است که مردمِ خود را سرکوب می‌کنند.

آن‌چه اینان را، در میانه‌ی اغتشاش و آشوبه‌ای که در هر دو طرف جاری است، در باورهاشان استوار نگه می‌دارد: مبارزه‌شان برای آزادی، امتناع‌شان از مرزها و دولت‌های ملی‌شان، و سرکوبی‌هایی است که در لوای پرچم‌های مربوطه‌شان بر آن‌ها اعمال می‌شود.

وظیفه‌ی ماست که در حد توان‌مان یار و یاورِ آنان باشیم. هر کلامی، عکسی، نوایی، رقصی، مشتی برافراشته، و درآغوش‌گرفتنی ــ می‌تواند ــ حتا از این جغرافیای دور ــ مایه‌ی پشتیبانی و دلگرمیِ آنان شود.

مقاومت پافشاری است و چیره‌شدن. به این خویشاوندهامان در مقاومت‌شان، یعنی در مبارزه‌شان برای زندگی، یاری برسانیم. این دِینی است که نسبت به آن‌ها و نیز در قبال خودمان بر عهده داریم.

ششم: بر پایه‌ی آن‌چه گفته شد، پیوستگانِ ملی و بین‌المللی به ششمین بیانیه را، اگر تا کنون اقدام نکرده‌اند، فرامی‌خوانیم تا برحسب تقویم‌ها، جغرافیاها، و به‌شیوه‌های خاص خودشان، علیه جنگ موضع بگیرند و به همراهان و همرزمان‌ِ اوکراینی و روسی‌مان که در جغرافیای خودشان برای جهانی آزاد مبارزه می‌کنند یاری برسانند.

همچنین آنان را فرامی‌خوانیم تا از طریق شماره حسابی که به‌وقت‌اش در اختیارمان می‌گذارند به مقاومت در اوکراین کمک مالی برسانند.

کمیسیون ششمین بیانیه‌ی ارتش ملی آزادی‌بخش زاپاتیستی EZLN، به سهم خود به کسانی که در روسیه و اوکراین علیه جنگ مبارزه می‌کنند اندک کمکی می‌فرستد تا در این راه انجام وظیفه کند. همچنین با خویشاوندهامان در SLUMIL K’AJXEMK’OP [نامی که زاپاتیست‌ها بر قاره‌ی اروپا نهاده‌اند، به معنی “زمینی که تمکین نمی‌کند، یا سرزمین شورشی”] برای ایجاد یک صندوق اقتصادی اشتراکی به‌منظور کمک به مقاومت‌کنندگان در اوکراین، تماس‌هایی گرفته شده است.

بدون دورویی فریاد می‌زنیم و دیگران را فرا می‌خوانیم که فریاد برآورند: ارتش روس از اوکراین بیرون!

جنگ باید هم‌اکنون متوقف شود. اگر ادامه یابد و، چنان که از قرائن پیداست، دامنه‌اش بالا بگیرد، دیگر شاید کسی باقی نماند تا راویِ منظرِ پس از نبرد باشد.

از کوهستان‌های جنوب شرقی مکزیک

فرمانده‌یار شورشی مویسس        فرمانده‌یار گاله‌آنو

                       کمیسیون ششمین بیانیه‌ی EZLN

مارس ۲۰۲۲


[1] https://enlacezapatista.ezln.org.mx/2022/03/04/%d9%be%d8%b3-%d8%a7%d8%b2-%d9%86%d8%a8%d8%b1%d8%af-%da%86%d8%b4%d9%85%d8%a7%d9%86%d8%af%d8%a7%d8%b2%db%8c-%d8%af%d8%b1-%da%a9%d8%a7%d8%b1-%d9%86%d8%ae%d9%88%d8%a7%d9%87%d8%af-%d8%a8%d9%88/

[2] . احتمالاً این عنوان اشاره‌ و ارجاعی تلویحی است به عنوان دو کتاب: « مناظرِ پس از نبرد» از نویسنده‌ی اسپانیایی Juan Goytisolo  خوان گویتیسلو، و کتابِ تصویریِ « منظره‌ی پس از نبرد» کار مشترک یک نویسنده  Erci Lambe اریک لامب و یک نقاش فیلیپ دُ پی‌یرپون Philippe de Pierpont، بلژیکی‌تبار.

  دریــافت فایـــل پی‌دی‌اف

یک دیدگاه

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

  • مقاومت یعنی پافشاری و چیره شدن.
    درود بر کسانی که با قلم تباهی دهر را به چشم جهانیان پدیدار میکنند.

بایگانی

برچسب‌ها